بازم تو این شلوغیا
بازم تو این شلوغیا
با گریه میزنم صدا
یا معصومه یا فاطمه
بی بی جان اِشفعی لنا
پر زدم تو هوات ، سمت صحن و سرات
تو کریمی و من یه عمره گدات
اومدم که بگم یک اشاره بسه
تا ببینی که جونم میشه به فدات
یه عمره سایه ی رو سرمی
تو مثل فاطمه مادرمی
ای بانوی کرم سلام
ای عشق و خواهر امام
با لطف و نیم نگاه تو
عبد سلطان امام رضام
من گدای تواَم قربون کرمت
پا بذار رو چشام قربون قدمت
آرزومه بی بی زائر تو بشم
قبر گمشده ی فاطمه ست حرمت
صحن و سرات عجب نعمتیه
زیارتت بی بی قیمتیه
تو اون روزای آخرت
غم چی آورده بود سرت
خون دل خوردی هر نفس
با دوری از برادرت
اما شکر خدا قم نبود مثل شام
سنگ نزد به شما کسی از روی بام
محترم بودی و بی حیایی نبود
اونجا دیگه نبود رقص و بزم حرام
اونجا سری روی نیزه نبود
سمت تو چشمای هرزه نبود